در قمار بردگی و زندگی من همیشه زندگی را به پوچی و عبث میباختم ! از خوشی و لذت و حال و هوس جامه های بس گران،در ذهنِ خویش میبافتم ! عمر ،بیهوده گذشت و جوانی مفت بر باد رفت علّت و پیری آمد،چهره ام شد پرچروک و زشت و زفت اینک ، مرگ بر در خانه عمرِ هدرم بیتوته کرده ! بر این خاکِ سیاه و سست و بی توشه نشسته ، همچو بازی به صید جان گنجشکِ نحیفی سایه کرده! محمد کدخدایی(عرفان) Mohammad-erfan.mihanblog.com Sheroerfan.blog.ir عرفان و اعتراض ,شاهین,مرگ,حسرتمحمد,کدخداییعرفان ...ادامه مطلب