مجنون مست! (عرفان) شعر:محمدکدخدایی(عرفان)

متن مرتبط با «مرگ» در سایت مجنون مست! (عرفان) شعر:محمدکدخدایی(عرفان) نوشته شده است

مرگ نطفه ها! Death of babies! Mohammad Kadkhodaie

  • افزایش باید داد؛ نطفه مرگی را به امید کاهش رنجِ بَرده گی و تحدیدِ دردِ بنده گی انسان، در محضر کوردل  پیشوایانِ زمینیِ مدعی آسمان ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • حضورمرگ! شعر:محمدکدخدایی(عرفان) The presence of death! Poem: Mohammad Khodkhodaee

  •  در این خرما پزان گرمای تابستان ، هوا سرد است و بورانی در این شب های ویرانی و این سرمای سردتر از حضور مرگ ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • توفان مرگزا ! شعر:محمدکدخدایی(عرفان)

  •  ما در این کشتی در این  بوران - دراین توفان مرگزا در خفاییم خدا نیستیم ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • شاهین مرگ ! (حسرت)محمد کدخدایی(عرفان)

  •  در قمار بردگی و زندگی من همیشه زندگی را به پوچی و عبث میباختم ! از خوشی و لذت و حال و هوس جامه های بس گران،در ذهنِ خویش میبافتم ! عمر ،بیهوده گذشت و جوانی مفت بر باد رفت علّت و  پیری آمد،چهره ام شد پرچروک و زشت و زفت اینک  ، مرگ بر در خانه عمرِ هدرم بیتوته کرده ! بر این خاکِ سیاه و سست و بی توشه نشسته ، همچو بازی به صید جان گنجشکِ نحیفی سایه کرده! محمد کدخدایی(عرفان) Mohammad-erfan.mihanblog.com Sheroerfan.blog.ir عرفان و اعتراض   ,شاهین,مرگ,حسرتمحمد,کدخداییعرفان ...ادامه مطلب

  • تپش یک دیدار!(سرود مرگ وزندگی)محمد کدخدایی(عرفان)

  • زندگی می گذرد همچنانِ سایه های مردمان ،در خیابانی شلوغ بر دیوار ! زندگی می گذرد ، عبث و بیهوده همچنانِ حلقه های دود خاکستری یک  سیگار ! زندگی باید کرد ، قبل از آنکه همه ی راه عبور بسته شود تا که فردا نیاید حسرت  ، از برای تپش یک دیدار ! محمد کدخدایی(عرفان) Mohammad-erfan.mihanblog.com Sheroerfan., ...ادامه مطلب

  • گفتگو با مرگ! (سخن کوتاه)محمد کدخدایی(عرفان)

  • گفتگو با مرگ! (سخن کوتاه) به مرگ میگویم : این عمر من است  چرا به شتاب می بری ؟ میگوید: دیروز این عمر  از  آن تو بود ، قدرش را ندانسته و برای از کف دادنش شتاب داشتی  . و امروز از آن من  است و برای بردنش شتاب دارم ! محمد کدخدایی(عرفان) Mohammad-erfan.mihanblog.com Sheroerfan.blog.ir عرفان و اعتراض , ...ادامه مطلب

  • عصیان مرگبار سکوت !محمدکدخدایی(عرفان)

  •   عصیان مرگبار سکوت ! Deadly revolt! (protest) Poetry: Mohammad Kadkhodaie  آنجا که تسلیم و آرامش وسکوت   بنا به فرمان پول و زور و حمایت معبد  ! در تملیک زورمندان زمین  قرار میگیرد ؛ ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • سوزمرگبار! (شعراعتراض)محمدکدخدایی (عرفان)

  • سوزمرگبار! Deadly cold نفس درسینه هامان حبس کردیم ازآن لحظه که وجدان را فدای زرکردیم! بجای دل سپردن،سرسپردیم بجای زندگی کردن ،مردیم بجای صلح وعشق ودوستی، ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها