مجنون مست! (عرفان) شعر:محمدکدخدایی(عرفان)

متن مرتبط با «گل رز زرد» در سایت مجنون مست! (عرفان) شعر:محمدکدخدایی(عرفان) نوشته شده است

کلاهبرداری کارمند انگلیسی از من جهت خرید بیت کوین! Company employee scam OKEX from me!

  • کلاهبرداری کارمند انگلیسی از من جهت خرید بیت کوین! Company employee scam OKEX from me! دوستان عزیز و گرامی ! متاسفانه،در پی آشنایی با یکی از کارمندان کمپانی OKEX در لینکدین Linkedinکه مدعی بود با خرید, ...ادامه مطلب

  • وضو با گل سرخ میگیرم! شعر:محمدکدخدایی(عرفان) Ablution with roses! Poem: Mohammad Khodkhodaie

  • هر سحرگاه که چشم در ره  صبح منتظر  است یک وضو با تپش باغچه های گل سرخ میگیرم گل زردی ز گلدان دلم می چینم ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • آرزوی پیرمردغمگین!(داستانک) نویسنده:محمدکدخدایی(عرفان) Sad old man (short story) Writer:mohammad kadkhodaie

  • مرد بیچاره پس از سالها  بردباری و کار و رنج و تلاش، درآرزوی  ازدواج با زنی زیبا و مهربان که  آن زن بتواند او را خوشحال کند خانه ای کوچک و اتومبیلی ارزان قیمت خرید. و سپس با زنی زیبا و مهربان ازدواج, ...ادامه مطلب

  • زندگی فهم گل سرخ است !شعر:محمدکدخدایی(عرفان) Understanding the Rose! Poem:mohammad kadkhodaie

  •    زندگی فهم گل سرخ کنار گل زرد است ! زندگی شادی و خنده کنار غم و درد است ! Mohammad-erfan.mihanblog.com Sheroerfan.blog.ir عرفان و اعتراض, ...ادامه مطلب

  • گلوله حاکم شهرستم شد! شعر:محمدکدخدایی(عرفان) The town's ruler became a bullet! Poem:mohammad kadkhodaie

  •  باز ،  درین دشت ستم ساز  .... شب آمد ! ز فرط فقر و فاقه ، بار دیگر جان مردم  به لب آمد! ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • زیباترزلبخندسحرگاه!(عشق) شعر:محمدکدخدایی(عرفان) More beautiful than morning! Poem:mohammad kadkhodaie

  •  دلم  تنگ است به دیدارم بیا ای نازنینم- مهربان من که افسرده در این وادی فتاده ام به تنهایی! ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • سجده فردای فرزندانمان!(یک سخن) نویسنده:محمدکدخدایی(عرفان)

  • اگر امروز در مقابل بزرگانی که خود ساخته و پرداخته و به آنان قدرت داده ایم زانو بزنیم ،  سنتی می شود برای فردای فرزندانمان که در مقابل بزرگان سجده روند! ادامه مطلب,فردای,فرزندانمانیک,نویسندهمحمدکدخداییعرفان ...ادامه مطلب

  • سینه های گل آلود !(دوبیتی) شعر: محمدکدخدایی(عرفان)

  •     کند از درد شکوه این دل من مگر  انسان شود بی دل  خدایا ؟ که زیرا دیده ام من سینه هایی به جای دل همه بودند گل آلا ! محمد کدخدایی(عرفان) Mohammad-erfan.mihanblog.com Sheroerfan.blog.ir عرفان و اعتراض ,سینه,آلود,دوبیتی,محمدکدخداییعرفان ...ادامه مطلب

  • گلی درکویرستان! (سخن کوتاه) نویسنده: محمدکدخدایی(عرفان)

  • شعر عرفان و اعتراض خانه درباره من سرآغاز تماس با من شعر های نو اگر علمای ادیان به آنچه پیامبران آورده واصحاب راستین ونخستینشان بر آنها کوشیده وجانها داده اند ، وفادار بوده وبنا به اراده قدرتمندان زمان ،مصالح را بر حقایق ترجیحنمی داده وخیانت نمی کردند ،امروز شاهد این همه دین گریزی در جهان ادیان نبودیم !آمار از شناسنامه ها میگوید ودر مقابل ایمان قلبی ناچار است وخاموش !!!!!!!!!!!!!! تبلی,درکویرستان,کوتاه,نویسنده,محمدکدخداییعرفان ...ادامه مطلب

  • آسمان آتش گرفت ! (گلایه)محمدکدخدایی(عرفان)

  •    آسمان آتش گرفت از آه من کس خبر کی دارد از احوال من شکوه ها دارم از خویشان خویش کس نپرسیدش خبر از حال من محمدکدخدایی(عرفان) Mohammad.erfan.mihanblog.com Sheroerfan.blog.ir عرفان و اعتراض ,آسمان,گرفت,گلایهمحمدکدخداییعرفان ...ادامه مطلب

  • آرزوهای برباد رفته !محمد کدخدایی (عرفان)

  • آرزوهای برباد رفته ! Poem: Mohammad Khodkhodaie بهار در چهره ام به تاراج رفته آفتاب لباس سیاه غم بتن کرده و سر بر بالین سیاهی شب نهاده دیگر جز سردی وزردی چیزی  در چهره ام نمی بینی زیرا عمر من به خزان خویش رسیده زمستان ، بس نزدیک است افسوس از خیل آرزوهای برباد رفته ! محمد کدخدایی (عرفان) Mohammad-, ...ادامه مطلب

  • درقبر می لرزد! (عشق)محمدکدخدایی(عرفان)

  • درقبر می لرزد! (عشق) اگر دنیا بدون عشق باشد به یک ارزن نمی ارزد دل  مردم   بدون  عشق چنان کافران در قبر، می لرزد محمدکدخدایی(عرفان) Mohammad-erfan.mihanblog.com Sheroerfan.blog.ir عرفان و اعتراض , ...ادامه مطلب

  • پی ادراک گل سرخ !محمدکدخدایی(عرفان)

  •  پی ادراک گل سرخ ! پی ادراک محبت پی ادراک  صفا پی ادراک گل سرخ بباید که بود زندگی چیست را بباید که ادراک نمود تا که طعم زندگی را همچو گیلاس بتوانیم  چشید تا که از گلبوته های عمر خویش گاه بگاه گل سرخی از برای مهربانی ها  بتوانیم که چید محمدکدخدایی(عرفان) Mohammad-erfan.mihanblog.com Sheroerfan.blog, ...ادامه مطلب

  • آفتاب زرد !محمد کدخدایی (عرفان)

  • آفتاب زرد ! ما چه هستیم  جز همه مجبور درد و آه سرد به دریای تهی از عشق هستیم درد نورد ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • گل من بازبخند!محمدکدخدایی(عرفان)

  • گل من بازبخند ! گل من ! با خنده تو ، آسمان میخندد زهره بشکن میزند میرقصد لب پروانه ها بر لب گل میلغزد ! ادامه مطلب, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها